خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

گزارش بانک مرکزی از قیمت کالاها

بانک مرکزی نرخ 11 گروه کالای را برای اولین ماه سال 93 اعلام کرد که براین اساس نرخ 6 گروه کالایی نسبت به هفته مشابه ماه قبل (اسفند 92) کاهش، قیمت چهار گروه رشد و نرخ یک گروه دیگر ثابت ماند.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا، بانک مرکزی گزارش هفتگی متوسط قیمت خرده فروشی برخی از مواد خوراکی در تهران منتهی به 29 فرودین ماه 93 را اعلام کرد.

برهمین اساس نرخ تخم مرغ، حبوب، میوه های تازه، سبزی های تازه، گوشت مرغ و روغن نباتی کاهش و قیمت لبنیات، قند و شکر، گوشت قرمز و چای افزایش داشته است.

همچنین نرخ برنج، گوشت مرغ و چای نیز بدون تغییر بوده است.

** لبنیات و تخم مرغ

در هفته مورد گزارش، در گروه لبنیات بهای ماست پاستوریزه و پنیر غیرپاستوریزه نسبت به 0.2 درصد افزایش یافت و قیمت سایر اقلام این گروه بدون تغییر بود. بهای تخم مرغ معادل 1.4 درصد کاهش داشت و شانه ای 64 هزار و 500 تا 93 هزار ریال فروش می رفت.

** برنج و حبوب

در این هفته در گروه برنج، قیمت برنج داخله درجه دو معادل 0.2 افزایش یافت و بهای برنج داخله درجه یک ثابت بود. در گروه حبوب، قیمت نخود معادل 0.2 درصد و عدس 0.5 درصد و لوبیا چیتی 0.1 درصد کاهش داشت و بهای سایر اقلام این گروه بدون تغییر بود.

** میوه و سبزی های تازه

در هفته مورد بررسی، در میادین زیر نظر شهرداری پرتقال درجه دو، نارنگی، گوجه سبز و طالبی عرضه کمی داشت ولی سایر اقلام میوه و سبزی تازه که تعدادی از آنها از نظر کیفی در سطح پایینی قرار داشتند، به نرخ مصوب سازمان میادین میوه و تره بار عرضه می گردید. میوه فروشی های سطح شهر اقلام مرغوب میوه و سبزی تازه را عرضه می نمودند که در گروه میوه های تازه قیمت پرتقال درجه دو معادل 0.3 درصد افزایش ولی بهای سایر اقلام این گروه بین 0.2 تا 16.4 درصد کاهش یافت.

در گروه سبزی های تازه قیمت پیاز ثابت ماند. بهای گوجه فرنگی معادل 0.3 درصد و سیب زمینی 7.3 درصد افزایش ولی قیمت سایر اقلام این گروه بین 0.3 تا 12.2 درصد کاهش داشت.

** گوشت قرمز و گوشت مرغ

در هفته مورد گزارش بهای گوشت گوسفند بدون تغییر بود. قیمت گوشت تازه گاو و گوساله معادل 0.1 درصد افزایش ولی بهای گوشت مرغ 2.7 درصد کاهش داشت.

** قند، شکر، چای و روغن نباتی

در این هفته قیمت قند معادل 0.7 درصد افزایش ولی بهای روغن نباتی مایع 0.1 درصد کاهش یافت. قیمت شکر، چای خارجی و روغن نباتی جامد ثابت ماند.

آستانه تحمل مردم پایین آمده است


آمار تأمل برانگیزی است: هر روز به طور متوسط 295 نفر در استان تهران ، چنان با یکدیگر دعوا می کنند و همدیگر را مورد ضرب و شتم قرار می دهند که کارشان به پزشکی قانونی می کشد: به طور متوسط ، هر 5 دقیقه یک نفر! به عبارت دیگر، تقریباً در همه زمان ها در شبانه روز، یک دعوای سنگین در تهران در جریان است. اگر آمار سایر شهرها هم منتشر شود ، احتمالاً تفاوت چندانی با تهران وجود نخواهد داشت.
عصرایران ؛ جعفر محمدی - آمار مراجعات به پزشکی قانونی نشان می دهد که از ابتدای سال گذشته تا پایان دی ماه ، قریب به 90 هزار نفر به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کرده‌اند. (ایسنا)
درباره این آمار به سه نکته دقت کنید:
اول این که عدد 90 هزار ، مربوط به 10 ماه است و احتمالاً در 2 ماه پایانی سال ، از رقم 100 هزار نیز گذشته است.
ثانیاً این آمار تنها مختص استان تهران است که حدود 17 درصد از جمعیت کل کشور را در خود جای داده است و لذا آمار کل کشور، قطعاً رقم بالاتری است.
ثالثاً این 90 هزار نفر، به خاطر دعوای منجر به جرح به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند و مراجعات دیگر به این نهاد، در این رقم محاسبه نشده است.

آمار تأمل برانگیزی است: هر روز به طور متوسط 295 نفر در استان تهران ، چنان با یکدیگر دعوا می کنند و همدیگر را مورد ضرب و شتم قرار می دهند که کارشان به پزشکی قانونی می کشد: به طور متوسط ، هر 5 دقیقه یک نفر!
به عبارت دیگر، تقریباً در همه زمان ها در شبانه روز، یک دعوای سنگین در تهران در جریان است. اگر آمار سایر شهرها هم منتشر شود ، احتمالاً تفاوت چندانی با تهران وجود نخواهد داشت.
تازه این 90 هزار ، کسانی هستند که با یکدیگر گلاویز شده و سپس به پزشکی قانونی رفته اند؛ بسیاری از افراد، بعد از نزاع ، پیگیری و مراجعه نمی کنند و آمارشان ثبت نمی شود.دعوای خیابانی

این 90 هزار ، اگر برای پزشکی قانونی و سپس مراجع قضایی ، آمار پرونده های ارجاعی است ، باید برای مردم ، مسوولان و به خصوص جامعه شناسان ، یک هشدار باشد. این که این همه شهروند ، به طور روزانه در این حجم گسترده با یکدیگر چنان نزاع کنند که مجروح شوند و کارشان به پزشکی قانونی بکشد، نشانه ای از یک جامعه عصبی است که بخش زیادی از مردمانش، دچار تنش های روانی اند به ویژه آن که به یاد بیاوریم اغلب دعواهایی که در سطح جامعه شکل می گیرد و به ضرب و شتم و گاه حتی به قتل می انجامد، بر اثر اتفاقات بسیار عادی رخ می دهند.

دوستی تعریف می کرد: در یکی از کشورهای اروپایی ، شاهد تصادف بسیار شدیدی بین دو خودرو بودم که خسارت زیادی بر هر دو خودرو وارد شد. با خودم فکر کردم که الان راننده ها پیاده می شوند و هر کدام با مقصر خواندن دیگری ، ابتدا جر و بحث و سپس با یکدیگر گلاویز می شوند.
اما تنها کاری که کردند این بود: از خودروهایشان پیاده شدند، با یکدیگر دست دادند و به مبادله مدارک شان پرداختند و سپس به پلیس خبر دادند؛ همین!

اما همه ما بارها شاهد بوده ایم که بر سر یک تصادف بسیار ساده - حتی در حد خوردن آینه دو خودرو به هم - چه دعواهای بزرگی رخ داده است. یا در همین پرونده قتل پسر فوتبالیست مازندرانی ، علت دعوای منجر به قتل این بوده که مقتول ، در حین عبور از بازار ، به قاتل تنه زده بود.

این دعواها - آن هم اغلب بر سر هیچ و پوچ - نشان می دهد که آستانه صبر و تحمل مردم بسیار پایین آمده است. به عبارت دیگر ، مشکلات زندگی چنان بر آنان فشار می آورد که همیشه آماده انفجار هستند و این انفجار روحی ، می تواند در قالب همین دعواهای روزمره خود را نشان دهد.
در حالی که اگر شرایط عمومی جامعه اجازه دهد که حال مردم خوب باشد، بسیاری از این تنش ها اساساً به وجود نمی آید.
یک مثال می زنم: شبی که تیم ملی فوتبال ایران ، در جام جهان ، تیم آمریکا را برد و مردم برای شادمانی به خیابان ها ریختند ، شاهد بودم که یک خودرو از پشت به خودروی دیگر زد. هر دو راننده ، پیاده شدند و در حالی که می خندیدند همدیگر را در آغوش کشیدند و با گفتن "فدای سرت" سر جایشان برگشتند و بوق زنان و شادی کنان به جشن شان ادامه دادند.

در حالی که همان آدم ها ، اگر روز قبل تصادف می کردند ، ای بسا رفتار ناخوشایندی از خود بروز می دادند. همین یک مثال ساده نشان می دهد که ریشه بسیاری از دعواها، نه حادثه کوچک بیرونی ، که ناآرامی بزرگ درونی است که بسیاری از ایرانیان را می آزارد.

دولت ها ، همواره میزان توفیقات خود را با آمارهایی از قبیل میزان صادرات ، تعداد خانه های ساخته شده ، کیلومتر راه های احداثی ، میزان برق تولیدی و ... بیان می کنند و با همین آمارها هم مورد سنجش قرار می گیرند ، حال آن که باید به آمارهایی از قبیل میزان مراجعات مردم به پزشکی قانونی بر اثر نزاع ، حجم طلاق ها ، تعداد قتل ها و ... نیز به عنوان شاخص هایی برای قضاوت در خصوص عملکرد دولت ها پرداخت چه آن که این رویدادهای انسان محور ، محصول وضعیت کلی جامعه ای است که دولتمردان اداره اش می کنند. به عنوان مثال ، اگر در پایان دولت روحانی ، میزان نزاع ها و مراجعات ناشی از آن به پزشکی قانونی کاهش یابد، نشانه ای از موفقیت عمومی دولت است و اگر این عدد افزایش یابد ، علامتی بر ناکامی است.

مخلص کلام آن که این جنگ داخلی روزمره که بین ایرانیان با ایرانیان در جریان است، نشانه یک جامعه نیازمند درمان است و این درمان ، بسیار مهم از مسائلی است که مسوولان هر روزشان را بدانها اختصاص می دهند و از امور اصلی و ریشه ای باز می مانند.