خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

آوار خاطره

 


سکینه نوری تیرتاشی



زیر آوار خاطره تسلیم  شد زنی که پشیمانی  در چهره اش موج می زد  .نگاه را از شوهر سابقش دزدید  وقتی  امضایی زیر برگه قانونی  پررنگ شد  دست را توی کیف انداخت و دستمال را روی چشمهای سرخ شده اش کشید.بلند شدو ایستاد دستش را به سمت مرد برد اما کسی دستش را کشیدو گفت به خودت بیا دیگر همه چیز تمام شد .

از پله ها پایین رفت و دخترش را دید که جلوی ماشین با پدرش نشسته و دستش را تکان می دهد ماشین به راه افتاد و نا گهان تبلت صورتی رنگ به  بیرون پرتاپ شد همان  تبلتی  که برای تولدش خریده بود.

حالا او تنها  به سوی خانه ای می رفت که از روزهای  زندگی مشترک برایش بر جا مانده بود.همه چیز چه زود اتفاق افتاد  لحظه ای که برا ی همیشه از دخترش جدا  شد. از خواهرشوهر ش شنیده بود که فردا بلیط شان را گرفته اند و  برای مدتها از اینجا می روند .

چند ماهی می شد  که احساس پشیمانی می کرد حتی عذر خواهی های خانوادگی هم فایده ای نداشت چه ارزان زندگی خوبش را فروخته بود. همه چیز از جایی  شروع شد  که با دختر 9 ساله اش توی پارک قدم می زد و پشمک می خورد و  آن مرد  را با پسر کوچکش دید  همان مردی که سایه سیاهش زندگی او را تاریک کرده بود.

روزها برای پاسخ ندادن به تماس ها دلیل می آورد و برای رسیدن قبل از شوهرش به خانه مسیری را می دوید و از آن ور شهر تا این سمت ماشین کرایه می کرد .ماهها به همین منوال می گذشت و تا اینکه یکی از  دوستان  شوهرش او را  دید و همه چیز بر ملا شد .

از آن روز بود که دیگر تنها ماند و دخترش را ندید .کسی زنگ می زدو قرار و مدار همه چیز را تعیین می کرد  باورش سخت بود شاید هنوز فرصتی برای جبران داشت  اما  وقتی این  را باور کرد که  شوهرش نگاهی به صورتش نمی انداخت و می گفت چه ارزان من و زندگیمان را فروختی.

داستان پشیمانی آدم ها ید طولایی دارد همه آنهایی که  در روال زندگی مشترکشان اشتباهاتی را انجام می دهند و زندگی خود را می بازند . آدم ها و زندگی های شکست خورده شان چیزی نیست که برای افراد جامعه ما غریبه باشد.همه روزه اتفاقهایی در زندگی مشترک خیلی از زوجهای ایرانی می افتد که واکنش نسبت به آن اتفاقها چیزی نیست که در مقابل آن آمادگی داشته باشند و یا جایی فرا گرفته باشند که چطور از فراز و نشیب های زندگی هایشان عبور کنند  تا جایی که در مواقعی این واکنش ها منجر به رفتارهای خشونت آمیز و عواقب قانونی برای  آنان می شود.

تحقیقات علمی با نمونه گیری از یک جامعه آماری مشخص و لحاظ کردن پارامتر های گوناگون سنجش مشخصی را در سطح جامعه به انجام رسانده که  نشان می دهد در طول دوران زندگی مشترک زوج های ایرانی اتفاقاتی رخ می دهد که زوج ها  را در خطر جدایی قرار داده و یا سرانجام به فرجامی به نام طلاق وادار می کند.

طلاق روایت تلخ پایان زندگی مشترک خانوارهایی است که دلایل گوناگونی را برای  علت جدایی شان مطرح می کنند اگر چه نحوه عمل و واکنش افراد نسبت به اتفاقات و یا سوء تفاهم های بوجود آمده در زندگی مشترک  می تواند برای حیات زندگی شان  بسیار مهم باشد اما  دلیل بسیاری از طلاق ها در جامعه کنونی به ناهنجاری های خاصی همچون اعتیاد، بیکاری  و ... ختم می شود اگر چه دلایل دیگر در رده های پایین تری قرار می گیرند که بی شک  داشتن مهارتهای لازم در زمینه برخورد با این اتفاقات آنقدر ها هم سخت  نیست .

بالابردن سطح آگاهی خانواده ها و زوج های ایرانی آنقدر ها هم دشوار به نظر نمی رسد  و می توان با فراخواندن زوج ها برای شرکت در کلاسهای آموزشی مرتب و  واکاوی مشکلات آنان بسیاری از آنان را از خطر متلاشی شدن نجات داد. ارگان های دولتی  و غیر دولتی ای   در جامعه مشغول به فعالیت هستند که خدمات  گسترده ای را به جامعه هدف خود ارائه می دهند اما انگار جای خالی وزارت،سازمان و یا نهادی به نام خانواده  به چشم می خورد  سازمان و یا نهادی که تنها به مشکلات خانوارهای ایرانی بپردازد و به آن رسیدگی کند .هر چند امید داشتن به حل مشکلات در زمانی که فشار اقتصادی  جامعه را دچار زلزله ای مداوم کرده است کار آسانی هم نیست اما نمی توان آنقدر ها هم ناامید بود .در هر حال داشتن  چنین نهادی فواید زیادی را به همراه  خواهد داشت.

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد