خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

سفر وزیر راه و شهرسازی به اردبیل



ایرنا - اردبیل - عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در سفر به استان اردبیل چند پروژه عمرانی را افتتاح و از چندین پروژه جدید بازدید کرد . *

شب های قدر اوج معنویت ماه مبارک رمضان است

فعّالی رییس اداره تبلیغات اسلامی گلوگاه:


 شب های قدر اوج معنویت ماه مبارک  رمضان است

 

 

 گلوگاه- خبرنگار وارش

 

رییس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان گلوگاه در گفتگو با وارش  گفت: همزمان با فرا رسیدن لیالی قدر، برنامه‌های مناجات و نیایش به همراه  مراسم احیاء در 50 مسجد و  حسینیه‌ با حضور مبلغین برگزار می‌شود.

حجت الاسلام حسینعلی فعّالی  با اعلام این خبر افزود : شب های قدر اوج معنویت رمضان است، شب هایی است که زندگی مومن در آن سراسر رنگ خدا می گیرد، پهنه ای است که روزه دار، بر آن می ایستد و بر همه ما سوای حق پشت می کند و در خلوت پر راز شب با عبودیت محض در پیشگاه خدا همه چیز و حتی خود را به فراموشی می سپارد.
 
 وی تصریح کرد: همزمان با اولین شب قدر (19 رمضان)  و شب های قدر به مدت سه شب سخنرانان به بیان فضیلت های امیرالمومنین علی (ع) می پردازند.
 
مسئول ستاد ساماندهی شئون فرهنگی مذهبی شهرستان گلوگاه   در ادامه، اقامه نمازهای احیاء،قرائت دعای مجیر، قرائت دعای جوشن کبیر، ابوحمزه ثمالی و آیین نورانی قرآن برسرگرفتن تا سحرمغفرت را ازبرنامه‌های این شبها برشمرد.
 
رییس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان گلوگاه در خاتمه خاطر نشان ساخت: به برکت وجود مبلغین اعزامی درماه ضیافت الله در 50 مسجد و حسینیه شهرستان گلوگاه در لیالی مبارک قدر برنامه‌های رازونیاز و مناجات با حق تعالی و نیایش باحضرت دوست تا پاسی ازشب برگزارمی‌شود.

آیا تغییرات سریالی در دخانیات ایران پایان می‌یابد؟

انتظار می رود پس از تغییرات جدید مدیریتی اخیر در دخانیات کشور، شرایط به گونه‌ای پیش برود که ثبات مدیریتی، امکان تولید بیشتر و افزایش سهم تولید داخلی از بازار را فراهم کند، ضمن اینکه جریانی هم در تلاش است تا از هم اکنون که مدیریت جدید در دخانیات ایران روی کار آمده است، نگذارد کارها پیش برود و این شرکت به جای تمرکز بر روی تولید به سمت حاشیه‌ها هدایت شود.

 

 

 تابناک در اینباره نوشت: مدت‌ها است که تلاطم‌های مدیریتی در دخانیات کشور موج می‌زند؛ ثبات سال‌ها است که از این شرکت استراتژیک رخ بر بسته و به تبع آن، جهش تولیدی یا کسب سهم بیشتر از بازار نیز همچنان دور از ذهن است.

 

 

سال‌ها است که تولید سیگار در ایران با حاشیه های بسیاری همراه است؛ همیشه قاچاق یار اول بازار سیگار ایران بوده و تولیدکنندگان داخلی هم نتوانسته اند سهم عمده ای از بازار را به دست خود بگیرند. حتی هر زمان که ماجرای ورود یک تولیدکننده یا برند مطرح نیز به کشور مطرح می شود، با گارد شدید تولیدکنندگان مواجه می شود.

 

 

این در حالی است که همه سیاستگذاران و برنامه ریزان به این نتیجه رسیده اند که اقتصاد ایران بیش از هر چیز باید به تولید ملی توجه کند و در این رابطه به نظر می رسد که در خصوص سیگار هم همین گونه باشد در حالی که در سال‌های اخیر، چه در دولت دهم و چه در دولت یازدهم که نام تدبیر و امید را یدک می کشد، ثبات مدیریتی در دخانیات کشور به چشم نمی خورد و هر دم از سوی هیات مدیره، فردی به عنوان مدیرعامل انتخاب می شود.

 

 

این در حالی است که گویا تغییرات سریالی مدیریت در دخانیات تمامی ندارد و همچنان تغییر مدیریت‌ها، قدرت برنامه ریزی و اعمال سیاست‌های افزایش تولید و بالا بردن سهم بازار را از کالاهای داخلی، از مدیران سلب می کند.

 

 

به خصوص در شرایطی که به هرحال، قاچاق سیگار آن قدر در اقتصاد ایران ریشه دوانده است که آثار آن قابل توجه است و این کالا که به صورت مستقیم با سلامت مردم در ارتباط است، از طریق مبادی غیررسمی وارد کشور می شود و عمدتا هم قاچاق آن از طریق بدترین شرایط حمل صورت می گیرد که منجر به آسیب رسانی بیشتر به مصرف کننده می شود.

 

 

به هرحال انتظار می رود پس از تغییرات جدید مدیریتی اخیر در دخانیات کشور، شرایط به گونه‌ای پیش برود که ثبات مدیریتی، امکان تولید بیشتر و افزایش سهم تولید داخلی از بازار را فراهم کند، ضمن اینکه جریانی هم در تلاش است تا از هم اکنون که مدیریت جدید در دخانیات ایران روی کار آمده است، نگذارد کارها پیش برود و این شرکت به جای تمرکز بر روی تولید به سمت حاشیه‌ها هدایت شود.

 

 

سوابق مدیرعامل جدید دخانیات ایران

با تصویب هیات مدیره شرکت دخانیات ایران، محمدرضا سراج القوم مدیرعامل این شرکت شده است. البته وی در مراسمی که با حضور فیروزآبادی قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ربیعی بازرس ویژه وزیر، مدیران ارشد صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد، اعضا هیات مدیره، معاونان و مدیران شرکت دخانیات ایران برگزار شد، معارفه شده است.

 

 

در همین حال، سوابق کاری و اجرایی مدیرعامل جدید دخانیات ایران به شرح ذیل است:

 

 

نام و نام خانوادگی: محمدرضاسراج القوم

متولد: ۱۳۳۹ تهران

تحصیلات:

· کارشناسی مهندسی برق گرایش الکترونیک (دانشگاه صنعتی شریف)

· کارشناسی ارشد مهندسی صنایع (دانشگاه علم و صنعت ایران)

· طی دوره مدیریت استراتژیک (سازمان مدیریت صنعتی)

سوابق کاری:

· تاکنون ۱۳۹۲: شرکت سرمایه گذاری خوارزمی (سهامی عام) و شرکت توسعه برق و انرژی سپهر (سهامی خاص)

- مشاور مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری خوارزمی و نایب رئیس هیأت مدیره شرکت توسعه برق و انرژی سپهر

· ۱۳۹۲-۱۳۸۷: شرکت لاستیک پارس (سهامی عام تولید کننده تایرهای پیروزی)

- مدیرعامل و عضو هیأت مدیره

· ۱۳۸۷-۱۳۸۶: شرکت آلومتک (سهامی عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)

- مدیرعامل و عضو هیأت مدیره

· ۱۳۸۶-۱۳۸۵: شرکت کنتور سازی ایران (سهامی عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)

- مدیرعامل و عضو هیأت مدیره

· ۱۳۸۵-۱۳۸۳: شرکت مدیریت پژوه های نیروگاهی ایران (مپنا)

- معاون مدیرعامل و مدیر پروژه حمل و نقل ریلی

· ۱۳۸۳-۱۳۷۷: شرکت کابل های مخابراتی شهید قندی

- رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل

· ۱۳۷۷-۱۳۷۵: شرکت موج نیکان

- مدیرعامل

· ۱۳۷۵-۱۳۷۰: شرکت کابل های مخابراتی شهید قندی

- مدیرکارخانه

· ۱۳۷۰-۱۳۶۳: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

- فرمانده مرکز تعمیرات موشکی نیروی هوای سپاه

- معاون فرمانده پدافند هوایی سپاه

- سابقه حضور در جبهه های جنگ ۳۷ ماه

· ۱۳۶۳-۱۳۵۹: وزارت آموزش و پرورش

تدریس در دانشگاه از سال ۱۳۷۴ به بعد

 

آقا سید خلیل و چشمی که روزه بود



سکینه نوری تیرتاشی

شاید خیلی ها تنها یکماه از سال را روزه بگیرند اما کسی  هم هست که اغلب روزهای سال را  روزه می گیرد .بعداز ظهر ها که به خانه برمی گشتم چهره سر تا پا سبز پوشش را جلوی چشم می دیدم  که  عصا به دست همراه پسرش از خیابان رد می شد اوایل آنقدرها برایم جلب توجه نمی کرد تا اینکه  داستان زندگیش را شنیدم و این بود  که آن مرد سبز پوش  را از دیگران برایم متمایز ساخت.حکایت تمایز مرد سبز پوش کلاه به سر این بود که برای معاش خانواده اش در طول سال نماز و روزه قضای  اموات را می گرفت و از این راه کسب در آمد می کرد .

یک ساعت به افطار مانده بود و گرمای طاقت فرسای روزهای داغ تابستانی کمتر می شد و آفتاب رو به افول می رفت بالاخره فرصت مصاحبه جور شد و   با همراهی یکی از معتمدان آن خانواده که روحانی مسجد همان محله بود قرار شد مهمان آقا سید خلیل باشیم  که توی یکی از محله های جنوبی بهشهر یکی از شرقی ترین شهرهای مازندران  زندگی می کرد  آقا سید خلیل  نامی بود که روحانی مسجد صدایش می زد .وارد خانه شدیم و از حیاط کوچکی عبور کردیم و به اتاقی هم سطح حیاط وارد شدیم که در چوبی قدیمی اش  به سوختگی می زد  و  سوراخ بود و از چند ناحیه شکستگی داشت زن خانواده جلو آمد و ما را دعوت کرد آقا سید خلیل گوشه ای از اتاق نشسته بود و روی پاهایش پارچه ای نازک افتاده بود تلاش کرد بلند شود و بایستد اما نتوانست و به اصرار ما سر جایش ماند بوی آش کل خانه را گرفته بود و  زن با چادر گل گلی اش که لای دندان  گرفته بود خوش آمد گفت و به آشپزخانه رفت تا افطاری را حاضر کند. دیدن منظره پیش رو  ناراحتم کرد  تا افطار مانده بود و ما دو ساعتی مهمان این خانواده بودیم بد ندیدم شرح این دیدار را برای شما هم بازگو کنم.

نابینا به دنیا آمدم

اسمم خلیل است  67 ساله ام همه توی این منطقه سید خلیل صدایم می زنند فامیلم را می گویم اما ننویس از بچگی نا بینا بودم و هرگز نتوانستم  روی این دنیا را ببینم و همچنین هرگز هم نتوانستم صورت  زن و بچه هایم را ببینم اما توی ذهنم تصویری از آنان دارم و با همان تصویر سالهاست که زندگی می کنم.اهل یکی از روستاهای اطراف هستم این را هم ننویس .توی خانه مان

14 تا بچه بودیم و من بچه آخر بودم پدرم چوپان مردم بود و از راه کارگری و گالشی خرج خانه  را می داد آن وقتها زندگی خیلی ارزان تر از حالا بود.همه خواهرها و برادرهایم زندگی خودشان را دارند .بچه که بودم همیشه از اینکه نابینا هستم خجالت می کشیدم و احساس بی فایدگی و بی مصرفی می کردم چند بار هم می خواستم خودم را توی یکی از دره های روستایمان بیندازم اما پشیمان شدم از همان بچگی به نماز و روزه و صدای قرآن علاقه داشتم .اما سوادی ندارم .

زنم را از روی صدایش پسندیدم

 زنم هم مال یکی از دهات های اطراف است داستان آشنایی ما هم این است که من  قصد ازدواج نداشتم اما مادرم خدا بیامرز که خدا رفتگان شما را هم بیامرزد  می گفت:«من که مردم کی می خواد ازت نگهداری کنه؟یعنی می خوای همین طور بمونی ؟»اینطور بود که چند تا  از دخترهایی را که شرایطم را برایشان  توضیح داده بودند و آنها هم قبول کرده بودند  برایم انتخاب کردند و من هم از بین چند تایی که برایم انتخاب کرده بودند مرحمت سادات را  از روی صدایش پسندیدم چون به من احساس آرامش می داد.از اوایل زندگیمان مرحمت سادات توی خانه مردم کار می کند و خرجمان را در می آورد من هم نمازو روزه قضای اموات را می خوانم و در آمدم از این راه است یک دخترو سه پسر  دارم و همه بچه هایم را اینطور بزرگ کردم .دخترم و دو تا از  پسرهایم ازدواج کردند و یکی هم زندان است از دخترم نوه دارم و از یکی از پسرهایم هم نوه ای در راه است.

خدا پدر حاج آقا را بیامرزد که دست ما را می گیرد

همه غصه ام این بود  که این بچه ها چطور می خواهند بزرگ شوند که شکر خدا توانستیم آنها را از آب و گل در بیاوریم اما انگار نتوانستیم همه را خوب تربیت کنیم یکی از پسرهایم توی کار خلاف افتاده بود و  الان هم چند ماه است توی زندان است .از ناراحتی این پسر روزهاست که حال خوشی ندارم البته خدا پدرو مادر  حاج آقا را بیامرزد که ما را هیچ وقت فراموش نمی کند و به ما سر می زند و دست ما را می گیرد.

حساب و کتاب دست مرحمت سادات است

حساب مالی  نماز و روزه ای را که گرفته ام و خوانده ام ندارم همه حساب و کتاب های این کارها دست مرحمت سادات است و او و حاج آقا  در جریان هستند من سعی می کنم نماز و روزه ای را که به من می دهند خوب به جا بیاورم که به اموات در گذشته برسد .

به خاطر پسرم ساعتی توی اتاق نمی گذرام

 امروز آمدید و به زندگی محقر ما نگاه می کنید دیگر کار ما از خجالت کشیدن گذشته است این  همه زندگی ماست اگر  می بینید که گوشه اتاق افتاده ام  اگر می بینید توی اتاق ساعتی ندارم به خاطر این است که نمی خواهم ساعتهایی را که پسرم در زندان است بشمارم.اگر این ها را می نویسید می گویم به همه مردم بگویید آنهایی که دست و پا و چشم سالم دارند قدر آن را بدانند قدر سلامتی شان را بدانند مال حرام سر سفره هایشان نیاورند و  به زن و بچه هایشان ندهند.قدر ماه رمضان را بدانند قدر شبهای قدرو احیاء را بدانند.تا جایی که می توانند به واجبات خودشان برسند و نمازو روزه شان را بگیرند.

خیلی خسته ام

از سوالاتم مانده بود که پیرمرد دیگر خسته شده  بود و حوصله ادامه صحبت را نداشت و گفت : این روزها توان سابق  را ندارم و روزه گرفتن برایم سخت تر شده است اگر چه به این طور زندگی کردن عادت دارم اما خوب دیگر پیر شدم و توان قدیم را ندارم کنار تلویزیون یک عکس از جوانیم است توی روستا می بینید؟ با آن موقع  حتما خیلی فرق کرده ام غم و غصه  پیرم کرد این روزها که هوا گرم است روزه گرفتن برایم خیلی سخت تر می شود.ببخشید امروز خیلی خسته ام .اگر سوالی دارید می توانید از مرحمت سادات بپرسید.

هنوز خداحافظی نکرده پیرمرد سبز پوش  با دهان روزه خوابید و من هم از اهل خانه به همراه حاج آقا خدا حافظی کردم وقت رفتن روحانی مسجد  کیسه برنج و روغنی را که آورده بود توی انبار جا به جا کردو از خانه بیرون آمد از او خداحافظی کردم و قدم هایم را تند تر کردم  و شمردم  تا قبل از اذان و وقت افطار به خانه برسم  .

اسناد دانشگاه مازندران نبوده است


دانشگاه مازندران اعلام کرد: ساختمان کتابخانه و مرکز اسناد دانشگاه مازندران، در پردیس دانشگاه و در فاصله سه کیلومتری از سازمان مرکزی دانشگاه مازندران واقع شده و این مطالب کذب است.

آتش‌سوزی در مرکز اسناد دانشگاه مازندران نبوده است
  روابط عمومی دانشگاه مازندران، پس از گذشت 3 روز از حادثه آتش‌سوزی در ساختمان مرکزی این دانشگاه، به تشریح جزئیات این حادثه پرداخت.

این آتش‌سوزی که در صبح روز چهارشنبه سوم تیر 94 در سازمان مرکزی دانشگاه مازندران رخ داد، پس از اعلام سریع آن به آتش‌نشانی شهرستان بابلسر، بلافاصله سه اکیپ از آتش‌نشانان برای اطفای حریق به محل حادثه اعزام شدند.

این آتش‌سوزی که در اتاق بایگانی دبیرخانه دانشگاه مازندران واقع در طبقه سوم ساختمان اتفاق افتاد، با تلاش همکاران دانشگاهی و به دلیل حضور به موقع آتش‌نشانی شهرستان، به‌طور کامل اطفاء شد.

آتش‌سوزی خوشبختانه تلفات جانی نداشته و خسارات مالی آن نیز با توجه به اینکه طی پنج ماه گذشته بسیاری از پـرونده‌ها و اسناد موجود در اتاق بایگانی به منظور امحاء به دفتر اسناد ملی واقع در شهرستان ساری انتقال داده شده و بسیاری از پرونده‌های دبیرخانه نیز در فایل فلزی موجود در اتاق بایگانی قرار داشته،کوچکترین خسارتی به آن وارد نشده است.

خسارات وارده از سوی دانشگاه کم اعلام شده و علت حادثه هم چنان در دست بررسی است.

روابط عمومی دانشگاه با اشاره به مطالب برخی سایت‌ها در روزهای اخیر که از وقوع آتش‌سوزی در مرکز اسناد دانشگاه مازندران خبر داده بودند، اعلام کرد: ساختمان کتابخانه و مرکز اسناد دانشگاه مازندران، در پردیس دانشگاه و در فاصله سه کیلومتری از سازمان مرکزی دانشگاه مازندران واقع گردیده و این مطالب کذب است.