دکتر ایوب برزگر نژاد فعال اجتماعی و سیاسی شرق
مازندران:
سرباز نظام
مقدس جمهوری اسلامی مبتنی بر قانون اساسی و ولایت فقیه هستم
گفتگو:سکینه نوری

در برهه ای از زمان کنونی که بسیاری از درد ها روی پیشانی
مردم نشسته کاستن درد بیماری می تواند کمترین راه برای آسایش و راحتی مردم باشد
هنوز هم هستند کسانی که با تحصیل علم می توانند آرامش را به خواب مردم منطقه ای
بیاورند و سبب خشنودی شان از زندگی شوند آنانی که لباس سپید بر تن دارند و نه تنها
در زمینه های درمانی بلکه به خاطر اشراف کامل به مسائل و معضلات اجتماعی می توانند
نوید امید به آینده ای روشن تر باشند و در این راه نیز از کوششی دریغ نکنند زیرا
همواره با جان آدمی سرو کار داشته اند و ارزش انسانیت را بیش از هر چیز قدر می
دانند.
خبرنگار روزنامه وارش با دکتر برزگر نژاد که یکی از نخبگان اجتماعی و فرهنگی شرق مازندران است
قرار گفتگویی را فراهم کرده تا بیشتر به کالبد شکافی افکار و اهداف این فعال
اجتماعی و سیاسی بپردازد.
دکتر ایوب برزگرنژاد مردی از جنس سیاست
ایوب برزگرنژاد هستم متولد دهم
اردیبهشت 1342 و اهل روستای زرندین. پدرم زرندینی و مادرم اسپه کوهی است که از مناطق هزارجریب هست و من در روستای اسپه کوه
دیده به جهان گشودم . دوران ابتدایی را در زرندین و گلبستان و راهنمایی را در نکا
و مقطع دبیرستان را در هشترودی بهشهر با اخذ دیپلم ریاضی و فیزیک به پایان رساندم
. به علت تعطیلی دانشگاهها در آزمون تربیت معلم شرکت کردم و فوق دیپلمم را در رشته ی ریاضی گرفتم . حدود سه سال و نیم
به عنوان معلم ریاضی در مدرسه ی راهنمایی
مدرس نکا و روستاهای بالازرندین ، میانگله و چناربن و طوسکلا مشغول خدمت
بودم .
سیلی که مرا پزشک کرد
زمانیکه خودم را شناختم با بیماری
کلیوی پدرم همراه شدم و شاهد تب و لرز و
جراحی کلیه اش بودم . با برادر و خواهرم و بچه های همسایه بازی دکتر و بیمار
میکردم و مثلا بیماران را درمان میکردم
یکسری شیشه های شربت و جای قرص و آنچه از دارو در خانه باقی میماند برایشان تجویز
میکردم . یادم می اید که به خواهرم گفتم
شما سنگ کلیه دارید و باید عمل شوید . با نوک قیچی شبیه خط عمل پهلوی پدرم ، روی پهلوی خواهرم خط انداختم . وقتی ماجرا را
خواهرم به مادرم گفت و ایشان جای نوک قیچی را دید یک سیلی جانانه ای زیر گوشم زد
که خاطره ای ماندگار برایم شد که هر وقت چاقو را روی بدن بیماران میگذارم ،
صدای آن سیلی برایم تداعی میشود که البته سیلی با برکتی بود.
برای خدمت به
شهرم برگشتم
سال 64 در رشته ی پزشکی مشهد قبول و سال 72 فارغ
التحصیل شدم و در روستاهای ابچین ، چناربن هزارجریب و برما و روستاهای اقمارش خدمت
کردم بعد ازآن در شهر نکا و روستای
کوهستان مطب زدم و به عنوان رییس شبکه و مرکز بهداشت بهشهر تا سال 76 انجام وظیفه
کردم و از مهر 76 تا مهر 80 در رشته ی ارولوژی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد تحصیل
و با کسب بورد تخصصی به بهشهر برگشتم و تا سال 85در بیمارستانهای بهشهر انجام
وظیفه نمودم سال 86 در فراخوان دانشگاه به عنوان عضو هیئت علمی پذیرفته و به دوره
ی فوق تخصصی پیوند کلیه در بیمارستان هاشمی نژاد تهران رفتم و تا کنون در
بیمارستان امام ساری و مجتمع فوق تخصصی طوبی و یک روز در هفته هم در نکا و یک روز در بهشهر مشغول خدمت میباشم
.
مشکل اینجاست که ما به فکر درمان معلول هستیم نه ریشه
کن کردن یا کاهش دادن علتها
مشکل در اینجاست که ما به فکر درمان
معلول هستیم نه ریشه کن کردن یا کاهش دادن علتها . اشکال کار ما در کارهای اساسی و
زیربنایی است . تا زمانیکه با مسائل زیربنایی که زاینده ی حوادث جدی هستند منفعلانه برخورد کنیم ، حتی امکانات کشورهای
پیشرفته هم نمیتواند برای جبران آن خسارات رضایتمندی ایجاد کند .
وقتی تحرک از جامعه رخت بر بندد ، وقتی تغذیه
نامناسب شود ، وقتی رقابت بدون هدف در جهت کسب مال بیشتر شود که باعث فوت وقت و کاهش زمان مناسب برای استراحت
و دور هم بودن و صله ی رحم می شود و حاصل آن استرس روز افزون در زندگی فردی و
اجتماعی است ، وقتی سیاستگذاریهای جامعه
به محیط زیست و آب و خاک و هوا آسیب میرساند ، شما با طوفانی از بیماریها مواجه
خواهید شد که هر چه امکانات برای آن در نظر بگیرید نهایتا در رقابت با بیماریها
بازنده خواهید شد .
امکانات شرق استان به علت ساختار غلط سیستم درمانی
متناسب با نیاز مردم نیست
باید بر مبنای ایجاد امکانات رفاهی
فعالیت نمود تا با نهادینه شدن فعالیتهای سلامت محور ، کاهش بیماری و نهایتا کاهش
نیاز به مراکز درمانی ایجاد شود . ما پله ی اول سلامت که همان پیشگیری است را رها
کردیم و منتظر هستیم چینی سلامت ما بشکند ، سپس با ظرافت تمام آن را بند بزنیم .
مثلا بجای اینکه جاده ها را ایمن کنیم ، رفتارهای رانندگی و فرهنگ رانندگی را
اصلاح کنیم ، هر روز شیشه ی بیمارستانها را میشکنیم که چرا به بیمار تصادفی ما
رسیدگی نمیکنید ؟ در هر حال امکانات منطقه ی شرق استان به علت ساختار غلط سیستم
درمانی در سطح منطقه که خود وارث چندین ساله ی سیاستهای درمانی در کل کشور است ،
متناسب با نیاز مردم نبوده هرچند که هزینه های هنگفتی طی سالهای گذشته برای سیستم
درمانی پرداخت شده است .
سرباز نظام
مقدس جمهوری اسلامی مبتنی بر قانون اساسی و ولایت فقیه هستم
آنچه که امروز در جامعه به عنوان
اصلاح طلب یا اصولگرا مطرح شده بیشتر یک شعار است . در شرایط فعلی مرز بین این دو
جبهه کاملا باز است و افراد به دلایل عدیده که حتی در بسیاری از مواقع بر اساس
منافع فردی و تصمیم شخصی است ، به جناح مقابل میروند . زمانی میشود روی هویت سیاسی
افراد حساب باز کرد که احزاب با برنامه ی مدون و روشن و صریح و بیان راهکارها و
برنامه ها تشکیل و عضو گیری نمایند و
انتخابات هم بر مبنای حضور احزاب فراگیر انجام شود . در منطقه ی خودمان خیلی ها را
میبینم که اصلاح طلب و بعضا از نوع تندش همراه با اصولگرایان شده اند و عکس آن هم
صادق هست . به نظر من اصلاح طلبی باید در رفتار خودش را نشان دهد نه شعار . من از
ابتدا در طیف اصلاحات بوده ام و در انتخابات مجلس هشتم حدود چهل هزار رای آوردم و نفر دوم انتخابات شده بودم
کاندیدای مورد حمایت اصلاحات در شرق
مازندران بودم . در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز مسئول ستاد شاخه ی اصلاحات
دولت تدبیر و امید در نکا بوده ام و فعلا نیز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
سازندگی استان مازندران هستم و این اولین فعالیت حزبی من هست و امیدوارم سایر
احزاب نیز حضوری فعال در جامعه داشته باشند تا هر کسی یک شناسنامه و هویت مشخص
سیاسی داشته باشد.
انتخابات یک هدیه الهی است
انتخابات یک هدیه الهی است که به برکت نظام مقدس
جمهوری اسلامی به ما داده شده است . پویایی جامعه در احساس وظیفه و مسئولیت در
تعیین سرنوشت جامعه است که هر فرد یا باید خود در مقام کاندیدا ایفای نقش کند یا
کاندیدای همراه و همسو با تفکر خود را حمایت نماید. شکر خدا به واسطه ی شغلم که در
انحصار گروه خاصی نیست ، مردم منطقه و استان اینجانب را به دور از هرگونه نگرش
سیاسی همواره مورد لطف خود قرار داده اند بجز تعداد انگشت شمار افرادی که در گروه
اصولگرایان و بعضا اصلاح طلبان که در مقاطع خاصی بر علیه من رفتارهایی داشتند ،
اکثریت قاطع جامعه به دیده ی احترام به اینجانب می نگرند که البته این دلیل
بزرگواری و قدر شناسی مردم هست .
من سرباز نظام مقدس جمهوری اسلامی مبتنی بر اساس قانون
اساسی و ولایت فقیه که نتیجه ی ایثارگری همسنگران شهیدم و خانواده های معظم شهدا و
ایثارگران و جانبازان و مردم شهید پرور ا ست میباشم و هر جا خود صلاح نظام باشد
خدمت خواهم کرد .
بستر توسعه و پیشرفت با توجه به نعمات و منابع خدادادی
در کشور و صد البته در شرق استان فراهم خواهد شد
بعضی از مشکلات ریشه ای و بنیادی
است که بقیه معضلات معلول آن مشکلات هست . اول اینکه نسل سوم و جمعیت زیادی که
خوشبختانه تحصیلات عالی دارند ، متاسفانه
در روند تصمیم گیری و مدیریت جامعه به کار گرفته نشده است و نسل اول و دوم
هرچند که شعار حمایت از جوانان را سرمیدهد ، اما عملا به این قشر اعتماد نکرده است
که اولا جامعه از این همه نیروی فعال و پر
انرژی بی بهره میگردد و ثانیا عدم بکار گیری این قشر در هر جامعه ای میتواند چالش
جدی ایجاد کند . دوم اینکه احترام و التزام به قانون در جامعه نهادینه نشده است و
کارها بر مدار قانون انجام نمیشود و همچنان روابط سایه سنگین خود را بر سر ضوابط
دارد . سوم اینکه اصل تفکیک قوا در مرحله ی اجرا رعایت نمیشود و البته این مشکل در
بین قوه ی مجریه و مقننه بیشتر خودش را نشان میدهد و صد البته این تداخل بیشتر از
سوی قوه مقننه است و مخصوص منطقه ی ما نیست و یک مشکل کشوری است . بدیهی است که
بسیاری از کارهای جدی و ریشه ای و اساسی یا بر زمین میماند یا دوباره کاری و اتلاف
منابع را در پی خواهد داشت . اگر فعالان اجتماعی در شاخه های مختلف فعالیت تخصصی کنند و مدیران این فعالیتها را
مدیریت نمایند و نمایندگان زمینه تصویب قوانین را فراهم و بر حسن اجرای آن نظارت نمایند
و قوه مقننه و سازمانهای وابسته به آن انحرافات ایجاد شده را کشف و مدیریت و اصلاح
نمایند ، بستر توسعه و پیشرفت با توجه به نعمات و منابع خدادادی در کشور و صد
البته در شرق استان فراهم خواهد شد .
مهمترین اقدامی که باید در دستور کار قرار بگیرد ،
تولید شغل و اشتغال زائی است
مهمترین اقدامی که باید در دستور کار قرار بگیرد
، تولید شغل و اشتغال زائی است .زمینه ی اشتغال به وفور در شرق استان وجود دارد که
فهرست وار عرض میکنم :
الف ) برنامه ریزی جدی و عملیاتی
کردن صیانت از جنگل به دست مردم
ب)برنامه ریزی جدی در جهت حفظ خاک ،
آب و هوا و در یک کلام محیط زیست
ج)استفاده ی بهینه از دریا در جهت
ارتباط با آسیای میانه و ایجاد ناوگان توریستی و مسافرتی دریایی
د)ایجاد شرکتها و کارخانه های تبدیل
محصولات باغی و کشاورزی و دامی با ایجاد اتحادیه های صنفی بزرگ در جهت قطع دست
دلالان
ه)تبدیل مزارع دشت به قطب کشاورزی و
باغداری و مناطق شیب دار به باغداری و دامداری و شوره زارها به شهرکهای صنعتی در
راستای حمایت از تولیدات کشاورزی و باغداری و دامی
و) عزم جدی در جهت رونق صنعت توریسم
باعنایت به پتانسیلهای کم نظیر و بی نظیر شرق استان
ی ) الزام کارخانجات و شرکتهای عظیم
منطقه در جهت اسپانسری ورزش شرق استان در سطح بالای قهرمانی کشوری
مطالب فوق شمه ای از اقدامات
میتواند باشد که زمینه شغلهای فراوانی را فراهم خواهد کرد که البته تشکیل تشکلات
غیر دولتی یا همان NGO میتواند مسائل
فوق را اجرائی و عملیاتی کند
در کنار کعبه با خدای خود عهدی بستم که خداوندا بازوانم
را در جهت خدمت به مردم تواناتر بساز
من از زندگی ام راضی هستم و اگر صد
بار از دنیا بروم و باز متولد شوم ، همین مسیر را انتخاب میکنم و هرگز از گذشته و
راهی که در پیش گرفته ام پشیمان نیستم . در کنار کعبه با خدای خود عهدی بستم که
خداوندا بازوانم را در جهت خدمت به مردم تواناتر بساز . از خدا خواستم تا هر زمان
که فرد مفیدی بودم و برای جامعه خیر داشتم بر عمرم بیفزاید و هر لحظه که توان خدمت
و یا قصد خدمت و یا امکان خدمت به مردم را نداشتم لحظه ای در دنیا نگهم نداشته
باشد . راه رسیدن به خدا ، خدمت به مردم هست .عید امسال سعادت داشتم به منزل آیت
الله کوهستانی بروم و از فضای بسیار ساده و بی آلایش انجا برای خودم انرژی و درسی
بگیرم . با فرزند خلف ایشان حاج شیخ اسماعیل صحبت کردم و عرض کردم اگر فرمایشی از
آیت الله کوهستانی بیاد دارند که برایم رهگشا باشد بیان کند . ایشان از قول پدر
بزرگوارشان فرمودند اگر به کسی کمکی کردی حتما دست خودت را ببوس که این دست ، دست
خداست .
مردی از جنس سیاست که شعر هم می گوید
بالشخصه کار در زمینه ی فرهنگ مازندران را خیلی
دوست دارم و در این دنیا هیچ جایگاهی را با کار کردن در رابطه با فرهنگ و هنر اصیل
مازندرانی عوض نخواهم کرد . همانطور که خبر دارید برنامه های تلویزیونی شبکه
مازندران مورد استقبال سرتاسر کشور حتی در خارج از کشور قرار گرفت . 2 آلبوم هم با
مجوز وزارت ارشاد به نام اسپه کوه و شوره (Shevreh) تقدیم فرهنگ
دوستان مازندران کردم .
شعری در وصف مادر سرودم که بعلت
مشغله کاری هنوز نتوانستم کار اجرا و انتشارش را انجام دهم .
چند بیتی از اون مجموعه را تقدیم خوانندگان روزنامه وارش میکنم
باهار ره رنگ و رو دِنِه مِنِه
مار آفتابِ واری سو دِنِه مِنِه مار
موندِنِه تاریکِ شوی ماهتورِه موندِنِه چِشمه ی ِ زِلالِ او رِه
خواشِه خسّه تن ره قرار
نِداهِی خواشِه چِش رِه خویِ هِدار
نداهِی
کوچه به کوچه و رودخانه کنار مِه دِم هی گردسّی نهیتی قِرار
مِه دِل خوانه هَمِش بِیِم تِنِه
وَر بِیِلِم خواشِه سَر رِه تِه
دِلِ سَر
مِنِه سَرِ می رِه بَکِشی شونه باهوری مِه پِسِر دَرِه خو شونِه
هَمِه داشتی نِداشتی یِ
زَمونِه یِتّا اون نِنا بِلارِم
نوونِه
خوامبِه تِمومِ این دنیا
نَووشِه امّا مارِ ساها مِه سَر
دَووشِه
هرچی گَت بَووشِم باز تِه
وَچومِه طِلا بگِردِم تِه دَستِ کَچومِه
تِنِه گِلایِه رِه جان جِه
خَریمبِه راهِ سِعادِت رِه عشقِ تِه
ویمبِه
من شمع و تِه مِه دورِ باپّلی
بی مِن بِلبِل وَچِه و تِه مِه کالی
بی
در پایان به سهم خودم از شما و خوانندگان گرامی روزنامه شما ممنون و سپاسگزارم
http://vareshdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=205&pageno=8